دونه برنج دندون سوگل 11 و اولین سفر سوگل به ...
سلام دوستای گلم من و سوگل مامان برای اولین بار، یه چند روزی (13 تا 16 بهمن)، با مامانی و بابایی و عمه های سوگلی رفتیم بندرعباس و قشم.در مسیر رفتنمون هوا ابری و بارونی بود،من و مسعود هم که عاشق بارون!جای شما خالی خیلی خوب بود و خوش گذشت و هوا عااااالی بود. سوگل و بیتا هم تا میتونستن شیطونی کردن و ماجراهاشون یه داستانیه واسه خودش، مخصوصا شب ها که بیتا زودتر می خوابید و دردسری بود ساکت نگه داشتن و خوابوندن سوگل!!! دلبر مامان که برای اولین دفعه بود که دریا رو می دید حسابی هیجان زده شده بود و دایم می گفت : آب آب ، و از اون بهتر وقتی مرغ های دریایی رو می دید با ذوق می گفت : توتو - جیییک جیییک. ...