سوگلسوگل، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

سوگل

بدون عنوان

كاش مي شد سه چيز را از كودكان ياد بگيريم: بي دليل شاد بودن و پاي كوبيدن هميشه سرگرم كار بودن و بيهوده ننشستن حق و خواسته خود را با تمام وجود خواستن و فرياد زدن ...
31 خرداد 1392

آرزویم همه خوشبختی توست

ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد ! یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت ! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت ، تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست ! ماه من غصه چرا !؟! تو مرا داری و من هر شب و روز ، آرزویم ، همه خوشبختی توست   ...
31 فروردين 1392

یلدای گیسو سیاه!

  شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق   «یلدا» واژه‌ایست به معنای «تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخه‌های متداول زبان « آرامی » است. زبان «آرامی» یکی از زبان‌های رایج در منطقه خاورمیانه بوده‌است. برخی بر این عقیده‌اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به چپ نوشته می‌شده، وارد زبان پارسی شده‌است. واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و...
30 آذر 1390

خوشبختی

خوشبختی ما در سه جمله است:   تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا ... ولی ما با سه جمله دیگر زندگی­مان را تباه می­کنیم: حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا دکتر شریعتی ...
16 مرداد 1390

ماه بخشش

کوله بارت بر بند ، شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم بشناسیم خدا و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم ، میشود آسان رفت میشود کاری کرد که رضا باشد او ای سبک بال ، در دعای سحرت ، هرگز از یاد نبر ، من جا مانده بسی محتاجم . . . التماس دعا ...
11 مرداد 1390

خدایا!

گفتم: خدایا از همه دلگیرم. گفت : حتی از من؟ گفتم: خدایا دلم را ربودند! گفت : پیش از من؟ گفتم :خدایا چقدر دوری؟ گفت: تو یا من؟! گفتم : خدایا تنها ترینم! گفت: بیشتر از من؟! گفتم خدایا کمک خواستم ،گفت: از غیر از من ؟! گفتم خدایا دوستت دارم، گفت: بیش از من؟! گفتم خدایا این قدر نگو من! گفت: من تو ام و تو من!   وبلاگ کاکل زری یا نازپری ...
26 تير 1390

دوست داشتن

از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند . . . دكتر شريعتي ...
16 تير 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سوگل می باشد