دونه برنج دندون سوگل 17 و ...
سلام مامان های مهربون
چند شب پیش که داشتم دندون های سوگل رو چک می کردم، دیدم دندون جدید درآورده(بالا سمت راست) و ازاندازش معلوم بود 20 روزی می شه که دندون 17 امش درآمده و متوجه شدم بداخلاقی های چند وقت پیشش به خاطر دندون درآوردن بوده.
سوگل مامان بازی نون بیار کباب ببر و گل یا پوچم یاد گرفته و موقعی که برنده میشه داد میزنه هورا هورا...
تا کردن بلوز رو هم یاد گرفته و همچین با حوصله واسه تا کردن لباس ها کمک میده که دلم می خواد بخورمش.
می تونه دست و صورت کوچولوشو بشوره،مسواک بزنه و دهانشو بشوره.
رنگ سبز و صورتی و شکل دایره رو یاد گرفته.
موقعی که من مشغول انجام دادن کارهای خونم بهم می گه : مامان کاری نداری؟(قربونت برم که می خوای کمک بدی عزیز دلم)
چند روز پیش من تو آشپزخونه مشغول کارهام بودم که از توی هال صدام زد و برای اولین بار بهم گفت : تو رو دوست دارم (این عین جملشه)حتما همه مامان ها می فهمن آدم تو این لحظه چه حال خوبی بهش دست میده.
هفته پیش سوگل ازمن پرسید : مامان من کیم؟؟؟خیلی تعجب کردم که این سوال پرسید.بهش گفتم تو سوگل خانم هستی ، نفس من و بابایی،عمرمونی ، قلبمونی ، همه زندگیمونی ... و به قول بابات چراغ خونمونی.
وقتی باباش میاد خونه با صدای بلند میگه خوشحالم خوشحالم که بابا اومده و از منم می پرسه :مامان تو هم خوشحالی که بابا آمده؟
بعدش میره بغل باباش و البته سراغ جیب پیراهن مسعود که ببینه چه خوراکی براش خریده.
شب ها موقعی که خوابش میاد به من و باباش می گه بته ها(بچه ها) مسواک بزنیم و بریم بخوابیم.
این شعر رو هم یاد گرفته:
توپولویم توپولو
صورتم مثله هلو
قد و بالام کوتاهه
چشم و ابروم سیاهه
مامان خوبی دارم
می شینه توی خونه
می بافه دونه دونه
می پوشم خوشگل میشم
مثل یه دسته گل میشم
(البته مامان سوگل از این هنرها نداره که لباس ببافه)